تصويري از منزل پدري مقام معظم رهبري در مشهد مقدس (نزديك باب الجواد (ع) و بازار سرشور)

در دوران رياست جمهوري كه مرحوم پدر و مادرم در منزل خودشان زندگي مي‌كردند، هيچ وقت به ذهن هيچ كس -نه به ذهن آنها، و نه به ذهن ما- خطور نمي‌كرد كه حالا مثلاً چون ما رئيس جمهور هستيم، دستي بر اين خانه بكشيم و آن را تعميري بكنيم.

حتي هنگامي كه يكي از همسايه‏هاي ما در اين‏جا ساختمان بلندي ايجاد كرده بود كه بر اين حياط مشرف بود و مادر ما هم نمي‏توانست ديگر بدون چادر در حياط راه برود، بعضي از دوستان گفتند خوب است شما بگوييد اين كار را نكنند؛ ما پيغام داديم، ديديم كه گوش نكردند!

ما راه قانوني هم نداشتيم؛ يعني آن‏قدر داعي و انگيزه پيدا نشد كه به آن همسايه فشار بياورند كه خانه‏ات را مثلاً يك متر كوتاه‏تر درست كن.

اين از آن چيزهايي است كه در يك نظام و در يك كشور، براي همه مايهٔ خشنودي و دلگرمي است. مقامات دنيوي و امكانات مادي موجب نمي‏شود كه اشخاص وضع شخصي خودشان را با وضع عمومي اشتباه بگيرند و فكر كنند كه بايد در رفاه بيشتري زندگي كنند.

بيانات در بازديد از منزل پدري در مشهد به تاريخ هفدهم مرداد 1374

شادي روح پدر و مادر حضرت آيت الله خامنه اي فاتحه اي همراه يك صلوات بفرست .

به گزارش جهان به نقل از مهر، مقام معظم رهبري همچون امام راحل فرزندان خود را از فعاليت هاي سياسي و اقتصادي مبرا داشته و به ايشان توصيه كرده اند كه در كارهاي اقتصادي وارد نشوند.

حجت‌الاسلام و المسلمين احمد مروي معاون ارتباطات حوزه اي دفتر مقام رهبر معظم انقلاب 
در اين رابطه مي گويد: ايشان چهار فرزند پسر دارند كه هر چهار نفر، طلبه‌ و معمم هستند و حقيقتاً هم درس مي‌خوانند. خوب هم درس مي‌خوانند. من با اينها مأنوسم، اين توفيق را دارم. اُنسي دارم، نشست داريم، گعده داريم، صحبت مي‌كنيم. يك بار نديده‌ام كه اينها راجع به پولي، امكاناتي و چيزهاي از اين قبيل صحبت بكنند. گويي افرادي معمولي هستند و پدرشان هم يك فرد معمولي است».


وي مي گويد: آقازاده‌ها در دفتر مسئوليتي ندارند. فقط در نشر آثار همكاري دارند والاّ هيچ كدام از آقازاده‌ها مسئوليتي ندارند. جايي هم مشغول نيستند. ممحّض در درس و كار طلبگي هستند. درس مي‌خوانند و انصافاً هم درسشان خيلي خوب است. خيلي خوب پيشرفت كرده‌اند .

كتاب شرح اسم حاوي زندگينامه آيت الله سيد علي حسيني خامنه اي به همت مؤسسه مطالعات و پژوهشهاي سياسي منتشر شد .

اين موسسه در دو دهه حيات تاريخ‌نگاري خود كوشيده است تاريخ معاصر ايران را از واپسين سال‌هاي حكومت دودمان قاجار، تا زمان حاضر، مورد بررسي قرار داده و با عبور از رهيافت رايج تاريخ‌نگاري، به نقش‌ها و نقش‌‌آفرينان كنوني تاريخ كشورمان نيز بپردازد.

مؤسسه، بر اين باور است كه گستردگي و تنوع منابع و مآخذ و تبيين روش‌مند و مستند، لازمه پژوهش علمي، متقن و ماندگار است. و همواره كوشيده‌ است در طرح‌هاي تحقيقي خود تا حد امكان اين ويژگي‌ها را سرلوحة خود قرار دهد. استقبال از آثار مؤسسه گواهي است بر اين مدعا.

پژوهش حاضر، شرحي است بر زندگي آيت‌الله سيدعلي حسيني خامنه‌اي از تبار و تولد تا سال‌هاي كودكي و نوجواني؛ و كارنامه‌اي است مختصر از آغازين كنش‌هاي سياسي اجتماعي او تا پيروزي انقلاب اسلامي. قطع نظر از نقش و موقعيت استثنائي ايشان پس از پيروزي انقلاب اسلامي، بي‌ترديد آيت‌الله خامنه‌اي يكي از عالمان تأثيرگذار در تبيين و ترويج انديشه سياسي اسلام و برآمدن انقلاب اسلامي ايران است. بنابراين، چنين پژوهشي به معناي بازخواني و بازگويي بخشي از تاريخ مبارزات ملت ايران است.

نمي‌توان اين پژوهش را فاقد دشواري‌هاي خاص ندانست؛ از كمبود منابع گرفته، تا امساك برخي مراكز دست‌اندركار، و پريشاني و پراكندگي اسناد موجود درباره صاحب ترجمه. اينها موجب گرديد كه با مرارت فراوان هر برگي از جايي گردآوري شود؛ و شد. اخلاق حرفه‌اي ايجاب مي‌كرد كه موقعيت كنوني حضرت آيت‌الله خامنه‌اي بر اين كار سايه نيفكند و اين پژوهش با ديگر تحقيق‌هاي علمي، در روش، جملات، عبارات و تعبيرات همسان باشد. بر اين باور هستيم كه در اين امر موفق بوده‌ايم.

گرچه اسناد استفاده شده قادر نيست تمامي زواياي پيدا و پنهان زندگي شخصي و مبارزاتي ايشان را روشن سازد، اما مصداق بيان «سرّي» است در «حديث ديگران».

پژوهش درباره افراد و رويدادهايي كه كنش‌گران آن در قيد حيات هستند اين امتياز را دارد كه به سرعت در بوته نقد و بررسي و تكميل و تصحيح قرار ‌گيرد. بي‌گمان مؤسسه مطالعات و پژوهشهاي سياسي از هر نقد و نظر و بررسي درباره اين اثر استقبال مي‌كند.

زندگي‌نامه ‌نويسي تفصيلي گرچه يكي از زيرشاخه‌هاي تاريخ‌نگاري به شمار مي‌آيد، اما استعداد بهره‌مندي از سليقه‌هاي ادبي را نيز دارد؛ چنانكه هدايت‌الله بهبودي توانسته است سبك نگارش لطيف و جذاب خود را در خدمت يك پژوهش عالمانه و مستند قرار دهد؛ كه اميد است مقبول طبع اهل نظر افتد .

سؤال: اگر تشكيل حكومت و اجراي دين وظيفه انبياء الهي باشد، حسّ مسئوليت مردم از بين مي رود؟ 

پاسخ: در صورتي كه انبياء الهي به تنهايي بتوانند چنين وظيفه اي را انجام دهند و مردم نقشي اساسي در اين امر نداشته باشند، چنين سخني درست است؛ ولي اگر حكومت ديني، حكومتِ امام و امت است و اولين شرط تحقق آن، حضور مردم و نقش آفريني آنان است، رهبري و حاكميت انبياء عليهم السّلام در رأس نظام ديني ،نه تنها حس مسئوليت مردم را تضعيف نمي كند، بلكه سبب تقويت آن نيز مي گردد. 

آياتي از قرآن كريم مانندِ «فاستقم كما امرت و من تاب معك»۱ و «محمد رسول الله والذين معه أشداء علي الكفار رحماء بينهم»۲؛ 

به خوبي نشانگر نقش مردم در كنار رهبر و وظيفه آنان در اجراي دين الهي است و حضور مسئولانه و پرنشاط مردم درنظام جمهوري اسلامي ايران به رهبري حضرت امام خميني(ره)، بهترين شاهد بر تحقق احساس مسئوليت مردم مي باشد. 

منبع: 

۱. سوره هود، آيه ۱۱۲. 

۲. سوره فتح، آيه ۲۹. 

۳. ولايت فقيه، ص۳۳۶

سردار شهيد مهدي زين الدين:

در زمان غيبت امام زمان (عج) چشم و گوشتان به ولي فقيه باشد تا ببينيد از آن كانون فرماندهي چه دستوري صادر مي شود . 

به بهانه هشتاد و ششمين سال ولادت حضرت آيت الله جنتي دامت بركاته بزرگمرد هميشه تاريخ انقلاب كه مورد هجمه سنگين دشمني هاي بيگانه قرار گرفته است.

به كوري چشم دشمنان سيه دل دعا مي كنم خداوند ايشان را براي اسلام و انقلابمان نگه دارد و همچنان سختي هاي راهرا برايش دشوار كند .

درست است كه امروز دفاع از مرزهاي جغرافيايي نيست.

اما دفاع از مرز هاي هويت ملي چرا مطرحه...

دفاع از مرز هاي شخصيت ديني واسلامي چرا

جوان امروز ميتواند در ميدان شرف و دفاع از عقيده مستحكم #ملي نقش ايفا كند....

يكي از محافظان مقام معظم رهبري در خاطره اي گفت: يك روز كه مقام معظم رهبري به كوههاي اطراف تهران براي كوه پيمايي رفته بودند، با دختر و پسري دانشجو برخورد مي كنند كه به لحاظ ظاهري وضع نامناسبي داشتند.

پايگاه خبري قانون: يكي از محافظان مقام معظم رهبري در خاطره اي گفت: يك روز كه مقام معظم رهبري به كوههاي اطراف تهران براي كوه پيمايي رفته بودند، با دختر و پسري دانشجو برخورد مي كنند كه به لحاظ ظاهري وضع نامناسبي داشتند.

آنها به يك باره در مقابل گروه ما قرار گرفتند و فرصت جمع و جور كردن و رسيدگي به وضع ظاهري خودشان نداشتند از رفتار آنها مشخص بود كه خيلي ترسيده بودند واينگونه به نظر مي رسيد كه آنها تصور مي كردند كه الآن آقا دستور دستگيري آنها را فورا صادر خواهد كرد. ولي برخلاف تصور آنها آقا با آنها سلام و عليك گرمي كرد و پرسيد كه شما زن و شوهر هستيد؟(البته آقا مي دانست)؛ آن پسر وقتي با خلق زيباي آقا مواحه شد، واقعيت را گفت؛ و جواب داد خيرمن و اين دختر دوست هستيم.

آقا ابتدا در باره ورزش و مزاياي آن با آنها صحبت كرد و بعد فرمود : بد نيست صيغه محرميتي هم در ميان شما برقرار شود و شما با هم ازدواج كنيد. آقا به آنها پيشنهاد داد كه اگر مايل بوديد در فلان تاريخ بيائيد، ومن هم آمادگي دارم كه شخصا خطبه عقد شما را بخوانم. آن دو خدا حافظي كردند و طبق قرار همراه خانواده خود در همان تاريخ به محضر ايشان رسيدند .

آقا هم خطبه عقد آن دو را جاري كردند . با برخورد كريمانه ايشان اين دو جوان مسير زندگي خود را تغيير دادند آن دختر غير محجبه به يك دختر محجبه و معنوي و آن پسر دانشجو هم به يك جوان مذهبي مبدل شدند.

(منبع: نشريه ماه تمام ،شماره 3،ص17)