دوست پسر خوبه ولي نه واسه خواهر !!
مانتو كوتاه و تنگ خوبه ولي نه واسه خواهر !!
مهموني رفتن خوبه ولي نه واسه خواهر !!
لب پرتز خوبه ولي نه واسه خواهر !!
لباس باز و سكسي خوبه ولي نه واسه خواهر !!
مشروب خوردن با دختر خوبه ولي نه واسه خواهر !!
تا 12 شب بيرون بودن با دختر عاديه ولي نه واسه خواهر ...
تا كي مي خواهيم خودمان رو گول بزنيم !!!
خواهرهاي ديگران دوست دختر هاي ما !!
خواهر هاي ما دوست دختر ديگرانند وقتي جامعه بي عفت بشه .... و اين يك واقعيتِ تلخه كه همه ازش فرار مي كنند . . .
به نقل از صفحه صرفا جهت اطلاع
الگوي عفاف
عَن أسماءَ بِنتِ عُمَيس إنَّ فاطِمَةَ عليهاالسلام قالَت لَها:
اِنّي قَدِ اسْتَقْبَحْتُ ما يُصْنَعُ بِالنِّساءِ، اِنَّهُ يُطْرَحُ عَلَي الْمَرْأَةِ الثَّوْبُ فَيَصِفُها لِمَنْ رَأي، فَلاتَحْمِليني عَلي سَريرٍ ظاهِرٍ، اُسْتُريني سَتَرَكِ اللّهُ مِنَ النّارِ.
اسماء بنت عميس ميگويد: فاطمه عليهاالسلام به من فرمود:
من شيوه تشييع جنازه زنان را بسيار زشت و ناپسند ميدانم، پارچهاي بر روي او ميكشند كه برجستگيهاي بدن او را براي بينندگان به نمايش ميگذارد! اي اسماء مرا بر تابوت آشكار نگذار بدن مرا بپوشان كه خدا تو را از آتش بپوشاند.
( وسائل الشيعة، ج2: 876 ح 3453 و 3456 و 3457 )
حضرت داوود به خدا گفت : همنشين من در بهشت كيست ؟ به نظر مي رسيد كه همنشين او در بهشت يك پيامبر يا عابد يا زاهد باشد. به داوود خطاب شد كه همنشين تو در بهشت يك زن خانه دار است.
حضرت داوود به خدا گفت : همنشين من در بهشت كيست ؟ به نظر مي رسيد كه همنشين او در بهشت يك پيامبر يا عابد يا زاهد باشد.
به داوود خطاب شد كه همنشين تو در بهشت يك زن خانه دار است. تعجب حضرت داود (عليه السلام) موجب شد به خانه آن زن برود و دق الباب كند.
زن از خانه بيرون آمد تا حضرت را ديد گفت :
آيا در مورد من وحي رسيده است كه به خانه من آمده اي ؟
حضرت داود (عليه السلام) فرمود: آري .
زن گفت : آن چيست ؟
حضرت داوود فرمود: آن وحي الهي است در فضيلت تو.
زن گفت : او من نيستم ، شايد زني همنام من باشد، چون من لياقت آن را ندارم .
حضرت داوود فرمود: آن زن تو هستي .
زن گفت : به خدا كاري كه مرا به چنين موفقيت رسانده باشد از خود نمي بينم.
حضرت داوود (عليه السلام) به او فرمودند: اندكي از زندگي خود را برايم بگو.
زن گفت : هر درد و زيان و رنجي به من مي رسد صبر مي كنم و صبر كردم حتي از خدا نخواستم آن را برطرف سازد و براي صبرم پاداش نخواستم و همواره شكر خدا را نمودم من راضي به رضاي خدا هستم و هيچ وقت از خدا ناراضي نبودم.
حضرت فرمودند: به او گفتم به همين خاطر به چنين مقامي رسيدي .
نقل از كتاب سفينة النجاة
پس اين طور نيست كه بطور مطلق اگر كسي چيزي از خدا بخواهد ، خدا به او بدهد . مالكيت از آن خداست و اگر تسليم خواسته خدا باشيم و از روي محبت او را بخوانيم او بهترين ها را برايمان محقق مي كند و بايد هم در آسايش وهم سختي دعا كنيم و راضي به رضاي او باشيم.
راضي بودن به رضاي الهي و تسليم امر او بودن از جايگاه ويژه اي برخوردار است. اين در حالي است كه در تمامي لحظات زندگي توصيه به دعا و درخواست از خداوند شده است.
امير مؤمنان حضرت علي عليه السلام مي فرمايد: محبوب ترين چيز نزد خدا دعا است . آيا بايد به دعا وعرض نياز، به عنوان يك وظيفه نگاه كرد يا فقط مساله رفع حاجت مطرح است؟ اگر يكي از دوستان ما فقط زماني به ديدار ما بيايد و يا تلفني ارتباط برقرار كند كه كاري با ما دارد و چيزي مي خواهد چه احساسي به ما دست مي دهد؟ اين كار تصوير خوشايندي در ذهن ما ايجاد نمي كند و اينكه او ما را به خاطر خودمان نمي خواهد را القا مي كند. در رابطه با خداوند هم همينگونه است؛ همان طور كه ما اگر با اقوام و يا دوستان خود ارتباط قلبي داشته باشيم با او با محبت رفتار كرده و همواره احوال اورا جويا شده و به ديدارش برويم با خدا نيز نبايد فقط با حاجت سخن بگوييم. زيبايي دعا به انس و محبت به خداوند است. در اين صورت حتي اگر تقاضايي هم داشته باشيم زيبا است.
واگر هم حاجتي داريم و از خداوند مي خواهيم آن را برآورده كند نبايد توقع داشت كه حتما برآورده شود و روح تسليم و رضا بايد در همه ي دعاها و نيايش هاي ما باشد. اگر درخواستي از بزرگ به كوچك باشد به آن امر مي گويند ولي اگر كوچكتر از بزرگتر درخواستي داشته باشد به آن دعا مي گويند . افرادي كه جاهل هستند در دعايشان حاكميت و آمريت وجود دارد. اين افراد به خدا مي گويند كه حتما بايد اين خواسته ي من را برآورده بكني .اصرار در مسائل معنوي و مادي خوب است ولي اهم رضاي خداست .
مظلوميت حضرت فاطمه (س)
از مسائل مهم و حزن انگيز زندگي حضرت فاطمه - سلام الله عليها - كه در عين حال نكته آموز و سازنده است مسأله مظلوميت حضرت فاطمه - سلام الله عليها - است. او مظلومه اي است فداكار، و شهيده اي است مظلوم. او و خاندانش از پدر و همسر عمري براي مردم كار كردند و مردم را به سر و ساماني رساندند، از بدبختي نجات شان دادند و امروز توسط همان مردم صدمه خوردند.
مردم آن روزگار قبل از اسلام چه داشتند؟ و امروز از مدنيت واخلاق و حتي زندگي چه دارند؟ و آنچه بود از بركت چه كسي بود؟ جز از بركت اسلام و قرآن؟ و جز از راه پدر و همسرش؟ و امروز سرنوشت حضرت فاطمه - سلام الله عليها - به جائي رسيد كه از همين مردم كتك مي خورد و به بستر مي افتد.
از نظر ما حضرت فاطمه - سلام الله عليها - از امام علي - عليه السلام - هم مظلوم تر است. زيرا او مرد بيرون بود و با صحابه راستيني چون ابوذر و سلمان و عمار و مقداد و كميل هم سخن و آشنا. آنها در بسياري از موارد به پاخاسته و از حق دفاع مي كردند. اما درباره حضرت فاطمه - سلام الله عليها - مسأله چنين نبود. او در جامعه كمتر ظاهر مي شد. عزادار بود حامله بود. و كتك خوردن و به خاك افتادن او، آن هم در خانه خود مسأله دردناكي است. بويژه كه او نسبت به غيرت علي - عليه السلام - آگاه است و مي داند كه علي - عليه السلام - از تماشاي آن صحنه چقدر زجر مي كشد.
مصائب وارده
حضرت فاطمه - سلام الله عليها - در عمر كوتاهش با مصائب بسيار مواجه شده، مصائبي بودند كه اگر بر كوه وارد مي آمدند آنها را از هم مي پاشاندند. ما را توان آن نيست كه مشكلات و مصائب او را ليست كنيم. ولي به عنوان ذكر مورد چند نمونه را معرفي مي كنيم:
بقيه در ادامه مطلب .....